الوهيت حضرت مريم؛ باوري مسيحي يا تهمتي تاريخي؟3


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ :
بازدید : 202
نویسنده : محمد

كيفيت پرستش حضرت مريم(س)

پرستش گروه‌هاي يادشده، گاهي به صورت نمازي شامل دعا، ثنا و طلب شفاعت بود، گاهي نيز صورت روزه داشت كه اين روزه به نام و نسبت او بود. اين نماز و روزه، همراه با خضوع و خشوع در برابر تصاوير و تمثال‌هاي آن حضرت صورت مي‌گرفت. اينان اعتقاد داشتند كه حضرت مريم(س) داراي نيرويي غيبي است كه او را در دنيا و آخرت قادر مي‌سازد به بندگان نفع يا ضرر برساند. اينها معتقد بودند كه وي اين كار را يا خود و يا به وسيلة پسرش انجام مي‌دهد.138

از آنچه گذشت مي‌توان گفت: پرستش مريم(س) از سوي مسيحيان ثابت است.

ب. پاسخ حلي:

قرآن كريم در مواجهه با شرك، از دو تعبير استفاده مي‌كند: يكي «تسميه» و ديگري «اتخاذ». معناي تسميه اين است كه بر شيء يا شخصي نام «اله» گذاشته و آن را بپرستند. تسميه، خود بر دو نوع است: يكي صرف تسميه و نام گذاري محض است. از آنجا كه اين نوع تسميه، هيچ مدلول و مصداقي در خارج ندارد، فاقد اعتبار و ارزش مي‌باشد. مثل غول، سيمرغ، خداي باران، و خداي دريا و ... . نوع دوم تسميه، از يك مصداق خارجي حكايت و بر معنايي دلالت مي‌كند. در اين نوع، پيوندي ناگسستني بين اسم و مسما برقرار است. در نتيجه، ويژگي‌هاي مسما به اسم ساري مي‌شود. مثلاً قداست و پاكي وجود اقدس، نوراني و با عظمت خداي متعال، انبيا و اولياي گرامي‌اش به نام‌هاي شريف آنها نيز سرايت مي‌كند. بنابراين دست كشيدن به نام‌هاي متبارك آنها براي فرد، محدِث و بدون طهارت، جايز نيست.139به عبارت ديگر، وقتي گفته مي‌شود «الله»؛ يعني مسماي «الله»، موجودي كه بي‌نياز، خالق هستي، شايستة ستايش و بندگي و ... است. اين لفظ «الله» پيوندي ناگسستني با مسماي خود، يعني وجود مقدس و نوراني خداوند متعال دارد.

اما، «اتخاذ» به معناي «انتخاب و گزينش» است؛ يعني بدون اينكه نام خاصي بر شخص يا شيء گذاشته شود، با آن به گونه‌اي رفتار شود كه گويي همان نام را بر شيء يا شخص نهاده و كار تسميه را انجام دهد. مثلاً آنجا كه قرآن كريم دربارة يهوديان و مسيحيان مي‌فرمايد: «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسيحَ ابْنَ مَرْيَمَ».(توبه: 31)

اينجا سخن از اتخاذ است، نه تسميه؛ يعني اولاً، يهوديان علماي خود را بدون هيچ قيد و شرطي اطاعت كردند. ثانياً، مسيحيان در برابر راهبان خود و مسيح بن مريم‡،حالتتسليممطلقپيداكردهومطيعبدونچونوچرايآنانشده‌اند. البتهاگرعيسي(ع) رابهعنوانيكمعصوم،اطاعتبي‌چونوچرامي‌كردند،بي‌اشكالبود. وليآناناورابهعنوانربوخدااطاعتمي‌كردندكهايناشكالدارد. بهعبارتديگر،منظورآيهشريفه از «اله»، هيچ يك از دو نوع تسميه نيست؛ يعني نه سخن از اسمي بي‌مسماست و نه سخن از اسمي مي‌باشد كه مسماي آن داراي ويژگي‌هاي خدايي است. «اتخاذ اله» در آية شريفه، «نوعي رفتار» با عيسي و مريم‡به‌گونه‌ايكهگوييعيسي(ع) ومادرگرامي‌اشخداست،نهاينكهاين دو بزرگوار واقعاً خدا تلقي شده باشند. بنابراين خطاي يهوديان و مسيحيان در عمل است نه در اسم. آنان عالمان و راهبان خود در عمل اله و رب خود اختيار كرده‌اند.140

در آيه مورد نظر نيز خداي متعال نفرموده است كه مسيحيان گفته‌اند مريم(س) اله است؛ يعني او را خدا نام نهاده باشند، بلكه فرموده است مريم(س) را ـ در عمل ـ اله خود قرار داده‌اند. گرچه وقتي شيء يا شخصي به عنوان اله برگزيده شود(= اتخاذ)، الوهيت او به زبان هم جاري خواهد شد؛ زيرا اتخاذالله، جز به عبوديت و خضوع و بندگي صادق نيست. همانطور كه قرآن كريم مي‌فرمايد: «اَفَرَأَيْتَ مَنْ ٱتَّخَذَاِلهَهُهَواهُ»،(جاثيه: 23) قرآن كريم كساني كه «هواي نفس» را در عمل، به عنوان خداي خود «اتخاذ» كرده‌اند، نام «اله» را براي «هواي نفس» آنها گذاشته است.141

بنابراين، عبادت‌هاي مسيحيان براي مريم(س)، در عمل عبادتي بي قيد و شرط بود؛ يعني تسليم محض در برابر آن حضرت بودند. اين از سوي خداي متعال نكوهيده و مورد سرزنش بود.

نتيجه‌گيري

از آنچه گذشت به دست مي‌آيد كه اولاً، پرستش مريم در جهان مسيحيت وجود داشته است. ثانياً، آيه در مقام بيان چيز ديگري است. حاصل، برخي ادله در پرستش حضرت مريم در مسيحيت، عبارتند از:

1. يك نويسندة كاتوليك در دوران معاصر گفته است: «كساني كه مريم(س) را فراموش نموده و از پرستش او غفلت مي‌كنند، اخلاقاً نجات آنها ممكن نمي‌شود». همچنين تريمينگام از تثليثي سخن رانده است كه در قديم، فرقه‌اي بدان باور داشته است. در اين تثليث، خداي مادر، به‌جاي روح القدس نشسته است: (خداي پدر، خداي پسر و خداي مادر).

2. زمينة پرستش مريم(س)، ظاهراً به كليساي بيزانس به قرن ششم مي‌رسد.

3. پس از پذيرفته شدن عيد عروج از سوي كليساي روم در سال 750م. به دنبال مراسم عيد، پرستش مريم(س) به عنوان مادر خدا در حوزه كليساي روم خاصه در فرانسه، به تدريج رواج فوق‌العاده‌اي يافت.

4. كليساي مشرق‌زمين، مريم(س) را مانند خداي متعال پرستش مي‌كنند. او را موجودي فوق بشر مي‌دانند كه در رحم او، بشريت و الوهيت در پيكر عيسي(ع) امتزاج يافت و در اين كليسا، مؤمنان ارتدكس در مقابل تمثال حضرت مريم(س) در خانه و يا در كليسا نماز و عبادت به‌جاي مي‌آوردند.

5. از 433 پرستش‌گاه موجود در روم، 121 محل از آنها تنها به مريم(س) اختصاص دارد.

6. در سال 1854 م. پرستش مريم(س) از سوي كليساي روم به طور رسمي جزو مبادي اعتقادية مذهب كاتوليك قرار گرفت. در قرن نوزدهم، پاپ، تثليث ثاني شامل عيسي، مريم و يوسف نجار را تصديق كرد.

7. برخي فرقه‌هاي مسيحي به‌نام «شواليه‌هاي معبد» و «كولي ريدي» مريم(س) را پرستش مي‌كردند.

منابع

آشتياني، جلال‌الدين، تحقيقي در دين مسيح، بي‌جا، نگارش، 1368.

الآلوسي، سيدمحمود، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، ج4، تحقيق علي عبدالباري عطية، بيروت، دارالكتب العلمية، بيروت‏، 1415 ق‏.

برانتل، جرج، آيين كاتوليك، ترجمه حسن قنبري، قم، مركز مطالعات و تحقيقات اديان مذاهب، ‌1381.

براون، كالين، فلسفه و ايمان مسيحي، ترجمه طاطه‌وس ميكائيليان، تهران، علمي و فرهنگي، 1375.

بهرام محمديان، دايرة المعارف كتاب مقدس، تهران، روز نو، 1380.

بهشتي، احمد، عيسي(ع) در قرآن، تهران، اطلاعات، 1375.

تيسن، هنري، الاهيات مسيحي، ترجمه ط. ميكائليان، بي‌جا، حيات ابدي، بي‌تا.

جو ويور، مري‌، درآمدي بر مسيحيت، ترجمه حسن قنبري، قم، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1381.

جيمز هاكس، قاموس كتاب مقدس، تهران، اساطير، 1377.

دايرة المعارف كتاب مقدس، ترجمه بهرام محمدي و ديگران، تهران، سرخدار، 1381.

الدر، جان، تاريخ اصلاحات كليسا، ترجمه نور جهان، تهران، نور جهان، 1326ش. -1947م.

رضا، محمدرشيد، تفسير القرآن الكريم؛ الشهير بتفسير المنار، مصرف دار المنار، 1367ق.

روستن، لئو، فرهنگ تحليلي مذاهب امريكايي، ترجمه محمد بقايي، تهران، حكمت، 1376.

زرين‌كوب، عبدالحسين، در قلمرو وجدان سيري در عقايد و اديان و اساطير، تهران، علمي، 1369.

زيبايي‌نژاد، محمدرضا، مسيحيت شناسي مقايسه‌اي، تهران، سروش، 1382.

ستاري، جلال، جانهاي آشنا، تهران، توس،1370.

شيخو، لويس، النصرانية و آداب‌ها بين عرب الجاهلية، بيروت ـ لبنان، منشورات دار المشرق ش م م، 1989.

الصدر، السيدرضا، المسيح في القرآن، لبينان، دار الأرقم، صورـ 1413.

الطباطبايي، سيدمحمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، منشورات جامعة المدرسين في‌الحوزة العلمية، 1417 ق.

الطبرسي، أبوعلي الفضل بن الحسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج 3، تحقيق وتعليق لجنة من العلماء والمحققين الأخصائيين، بيروت ـ لبنان، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، 1415 - 1995م.

الطوسي، محمدبن حسن‏، التبيان فى تفسير القرآن‏، تقديم شيخ آغا بزرگ تهراني، تحقيق احمد قصير عاملي‏، بيروت، دار احياء التراث العربي‏، بي‌تا.

فروم، اريك، جزم انديشي مسيحي و جستاري در مذهب، روانشناسي و فرهنگ، ترجمه منصور گودرزي، تهران، مرواريد، 1378.

كاكس، هاروي، مسيحيت، ترجمه عبدالرحيم سليماني اردستاني، قم، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1378.

كتاب مقدس.

الكرملي، انستاس ماري، اديان العرب و خرافاتهم، تحقيق و تقديم وليد محمود خالص،‌ بيروت، المؤسسة العربية لدراسات و النشر، 2005م.

مالروب، ميشل، انسان و اديان، نقش دين در زندگي فردي و اجتماعي، ترجمه مهران توكل، تهران، ني، 1379.

مستر هاكس، قاموس كتاب مقدس.

مسجد جامعي، عليرضا، اسلام آيين برگزيده؛ نگاهي اسلامي به دين‌شناسي تطبيقي، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان چاپ و نشر، 1383.

مك آفي، رابرت، روح آيين پروتستان، ترجمه فريبرز مجيدي، تهران، نگاه معاصر، 1382.

مك گراث، الستر، درآمدي بر الاهيات مسيحي، ترجمه عيسي ديباج، مشاور الاهياتي؛ مهرداد فاتحي، تهران، روشن، 1385.

مك گراث، آليستر، درسنامه الهيات مسيحي؛ شاخصه‌ها، منابع و روش‌ها، ترجمه بهروز حدادي، قم، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1384.

مولند، اينار، جهان مسيحيت، ترجمه محمدباقر انصاري و مسيح مهاجري، تهران، موسسه انتشارات اميركبير، 1381.

ميلر، ويليام. م، تاريخ كليساي قديم در امپراتوري روم و ايران، ترجمه علي نخستين، تهران، حيات ابدي، 1981.

ناس، جان باير، تاريخ جامع اديان، ترجمه علي‌اصغر حكمت، ويراستار پرويز اتابكي، تهران، شركت انتشارات علمي و فرهنگي، 1382.

والز، اندرو، مسيحيت در جهان امروز، ترجمه احمدرضا مفتاح و حميد بخشنده، قم، دانشگاه اديان و مذاهب، 1389.

وي، سيمون،‌ نامه به يك كشيش،‌ ترجمه فروزان راسخي، مقدمه و ويرايش مصطفي ملكيان، تهران، نگاه معاصر، 1381.

ويور، مري جو، درآمدي به مسيحيت، ترجمه حسن قنبري، قم، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1381.

يونگ، كارل گوستاو، پاسخ به ايوب، ترجمه فواد روحاني، تهران، جام، 1377.

(Theologische Real enzyklopadie) TRE, de Gruyter - Evangelisches Verlags Werk GmbH, Berlin. New York, 2000.

J. M. Abd -El- Jalil, MARIA IM ISLAM, Werl / West F.(Deutsch land).

Parrinder, Geoffrey؛ Jesus in the Quran؛ Sheldon Press London.


1. منوفيزيت‌ها(Monfezites /Monophysites ) يا تك‌ذات‌انگاران به‌معناي قائلان به «يك ذات»، واژه‌اي كليدي در شكل‌گيري آموزة مسيح است. نام ديگر اين فرقه يعقوبيه(Jacobite) است كه منسوب به يعقوب براداي، بنيان‌گذار بزرگ آن در قرن ششم است. اين گروه درمردمان سرزمين‌هاي قديمي مسيحي‌نشين؛ يعني سوريه و مصر ريشه داشتند. اينان معتقدند صفت الاهي و انساني مسيح، سبب به‌وجودآمدن يك طبيعت واحد شده است. (ر.ك: اندرو والز، مسيحيت در جهان امروز، ترجمه احمدرضا مفتاح و حميد بخشنده، ص 150؛ اينار مولند، جهان مسيحيت، ترجمه محمدباقر انصاري و مسيح مهاجري، ص 42-43).

2. آرياني‌ها (Arrianism) پيروان آريوس هستند. آريوس معتقد است كه خدا يگانه منشأ تمام مخلوقات است. مي‌گفت خداوند موجود متعالي، دست‌نايافتني و غيرقابل شناخت است. آريوس معتقد بود كه پسر با وجود شأن و منزلت استثنايي‌اش، كماكان يك مخلوق است و مي‌گفت پسر به‌هيچ وجه نمي‌تواند پدر را بشناسد. (ر.ك: مك گراث، درآمدي بر الاهيات مسيحي، ص 364-368).

3. نستوري‌ها (Nestorianism)، در واقع پيروان مكتب انطاكيه هستند. اين مكتب با عنوان مسيح‌شناسي شناخته شده و در آسياي صغير (تركيه امروزي) به سر مي‌بردند. يكي از پيشگامان اين مكتب نستوريوس است كه اين مكتب به نام وي نيز خوانده شده است. ايشان معتقد است: مسيح ماهيتي دوگانه دارد؛ زيرا هم خداست و هم انسان. اينان نيز مانند منوفيزيت‌ها ريشه در مسيحيان سوريه و مصر دارند. (ر.ك: مك گراث، درآمدي بر الاهيات مسيحي، ترجمه عيسي ديباج، ص 370-373؛ و نيز اندرو والز، مسيحيت در جهان امروز، ص 150).

4. كليسا در دو جنبه به كار رفته است: جنبة جهاني و جنبة محلي. جنبة جهاني آن متشكل از تمام كساني است كه از روح خدا متولد شده و به وسيله اين روح در بدن مسيح(ع) تعميد يافته اند و از نظر محلي براي گروه ايمان داران موجود در محلي خاص به كار مي‌رود؛ مانند كليساي اورشليم كه مسيحيان واقع در شهر اورشليم هستند و كليساي اَفَسُس كه مسيحيان واقع در شهر افسس هستند. البته ساختماني كه مسيحيان مراسم عبادي خود را در آن برگزار مي‌كنند را نيز كليسا گويند. (ر.ك: هنري تيسن، الاهيات مسيحي، ترجمه ط. ميكائليان، ص 296-298).

5. TRE (Theologische Realenzyklopädie), B. 22, P, 123.

و نيز ر.ك: ويليام مونتگمري وات، برخورد آراي مسلمانان و مسيحيان تفاهمات و سوء تفاهمات، ص 8-9.

6. ر.ك: الستر مك گراث، درآمدي بر الاهيات مسيحي، ص 238-243؛ ر.ك:‌ دايرة المعارف كتاب مقدس، ترجمه بهرام محمدي و ديگران، ص 404.

7. ر.ك: رابرت مك آفي بروان، روح آيين پروتستان، ترجمة فريبرز مجيدي، ص 331.

8. ر.ك: مستر هاكس، قاموس كتاب مقدس، واژة مريم، ص 749.

9. يوحنا 2: 1-5

10. مرقس 3: 31-35

11. لوقا 2:‌ 43 -50

12. لوقا 1: 28-38

13. لوقا 1: 42-43

14. لوقا 1: 46-55

15. The Magnificat.

16. ر.ك: جان الدر، تاريخ اصلاحات كليسا، ترجمه نور جهان، ص 50؛ اريك فروم، جزم انديشي مسيحي، ترجمه منصور گودرزي، ص103- 104.

17. Mariology.

18. ر.ك: جرج برانتل، آيين كاتوليك، ترجمه حسن قنبري، ص 88- 89.

19. ملكا در زبان سُرياني به معناي «پادشاه» است.

20. ر.ك: عباس رسول‌زاده و جواد باغباني، شناخت مسيحيت، ص 341.

21. كليساي پرسبيتري عبارت است از شاخة انگليسي و اسكاتلندي كليساي اصلاح شده كه جان ناكس (1513-1572) آن را تأسيس كرد. (ر.ك: مري جو ويور، درآمدي به مسيحيت، ترجمه حسن قنبري، ص 208-209).

22. ر.ك: عباس رسول‌زاده و جواد باغباني، شناخت مسيحيت، ص 502-503.

23. ر.ك: جان الدر، تاريخ اصلاحات كليسا، ترجمه نور جهان، ص 48.

24. به عقيده پولس، مسيح(ع)، آدم نوين است كه بر گناه و مرگ كه از طريق آدم اول وارد جهان شد پيروز گشته است. (براي مطالعة بيشتر ر.ك: دايرة المعارف كتاب مقدس، ص 405؛ و نيز ر.ك: جرج برانتل، آيين كاتوليك، ص 89؛ و نيز ر.ك: لئو روستن، فرهنگ تحليلي مذاهب امريكايي، ترجمه محمد بقايي، ص 242).

25. به باور مسيحيت حواي اول با مكر و حيله مار (شيطان) وسوسه شد و شوهر را نيز به ارتكاب گناه كشاند و بدين صورت نافرماني خدا را كرد.

26. پيدايش 15:3

27. ر.ك: جرج برانتل، آيين كاتوليك، ص 89؛ نيز ر.ك: دايرةالمعارف كتاب مقدس، ص 405.

28. ايرنيوس، اولين متفكر الاهي دربارة مريم(س) خوانده مي‏شود.

29. براي مطالعة بيشتر (ر.ك: توني لين، تاريخ تفكر مسيحي، ترجمه روبرت آسريان، ص 490؛ نيز ر.ك: دايرة المعارف كتاب مقدس، ص 405).

30. ر.ك: جرج برانتل، آيين كاتوليك، ترجمة حسن قنبري، ص 89.

31. ساير گروه‌هاي مسيحي غير از كاتوليك اين نظر را اغراق ‌آميز مي‌دانند و اغلب گويي كاتوليك‌ها از مريم(س) الاهه ساخته‌اند. براي مطالعة بيشتر ر.ك: دايرةالمعارف كتاب مقدس، ص405.

32. ر.ك: دايرة المعارف كتاب مقدس، ص405-406.

33. Cyril of Alexandria.

34. ر.ك: جرج برانتل، آيين كاتوليك، ص92.

35. ر.ك: عليرضا مسجد ‌جامعي، اسلام آيين برگزيده، ص125.

36. Nestorius.

37. ر.ك: جلال الدين آشتياني، تحقيقي در دين مسيح، ص 147؛

see: Parrinder, Geoffrey, Jesus in the Quran.

38. ر.ك: ميشل مالروب، انسان و اديان؛ نقش دين در زندگي فردي و اجتماعي، ترجمه مهران توكلي، ص 83.

39. Chritokos.

40. Anthropotokos.

41. براي مطالعة بيشتر ر.ك: جلال‌الدين آشتياني، تحقيقي در دين مسيح، ص 147.

42. Bernardinos.

43. ر.ك: جان الدر، تاريخ اصلاحات كليسا، ص 51.

44. ر.ك: رابرت مك ‌آفي براون، روح آيين پروتستان، ترجمة فريبرز مجيدي، ص 331؛ و براي مطالعة بيشتر در مورد «مادري خدا» جان‌الدر، تاريخ اصلاحات كليسا، ص51؛ جرج برانتل، آيين كاتوليك، ص 93؛ آليستر مك گراث، درسنامه الاهيات مسيحي؛ شاخصه‌ها، منابع و روش‌ها، ترجمه بهروز حدادي، ص 143؛ دايرة ‌المعارف كتاب مقدس، ص 405 و 406.

45. ر.ك: دايرة المعارف كتاب مقدس، ص 406.

46. متي 1: 25 و لوقا 2: 7

47. متي 13: 55 و 27: 56

48. ر.ك: الستر مك گراث،درآمدي بر الاهيات مسيحي، ص 76.

49. ر.ك: لئو روستن، فرهنگ تحليلي مذاهب امريكايي، ص 239-240؛ ر.ك: دايرةالمعارف كتاب مقدس، ص، 406- 407.

50. ر.ك: ميشل مالروب، انسان و اديان، ص71 و93.

51. اشعيا 7: 14

52. Parthenos, almah.

53. ر.ك: جلال‌الدين آشتياني، تحقيقي در دين مسيح، ص144- 145.

54. Immaculate conception.

55. متي 13: 55

56. ر.ك: دايرةالمعارف كتاب مقدس، ص407.

57. Paschadius Radbertus.

58. Anselm.

59. معادل لاتين گناه، «macula» است.

60. ر.ك: جان الدر، تاريخ اصلاحات كليسا، ص 51؛ ر.ك: الستر مك گراث، درآمدي بر الاهيات مسيحي، ص 49ـ50.

61. روز تبشير «Time of the Annunciation» يا «Annunciation Day» روز 25 مارس است كه به باور مسيحيان در اين روز، روح القدس بشارت بارداري مريم(س) را داد و به وي گفت عيسي(ع) از او متولد خواهد شد. اين واقعه در لوقا 1: 26-38 آمده است و مسيحيان اين روز را هر ساله جشن مي‌گيرند. ر.ك: روستن، لئو،‌ فرهنگ تحليلي مذاهب آمريكا، ص 509 و 560-561.

62. ر.ك: لئو روستن، فرهنگ تحليلي مذاهب امريكايي، ص 67.

63. ر.ك: جان الدر، تاريخ اصلاحات كليسا، ص 51؛ ر.ك: دايرة‌المعارف‌ كتاب مقدس، ص 407.

64. ر.ك: دايرة ‌المعارف‌ كتاب مقدس، ص 407.

65. يكي از پيروان فرقة فرانسيسكن‌ها و از مدافعان آموزة باداري معصومانه مريم(س) است. وي بحث‌هاي مريم شناسي را مبسوط تر و تكامل يافته تر نسبت به دوران پيش از خود داد. او به «فقيه ظريف» شهرت داشت و تحولات بسيار مهمي را در الاهيات مسيحي به وجود آورد. (ر.ك: الستر مك گراث، درآمدي بر الاهيات مسيحي، ص 48-50 و 56).

66. ر.ك: دايرةالمعارف كتاب مقدس، ص 407.

67. Assumption.

68. ر.ك: جان الدر، همان، ص 51.

69. يوحناي دمشقي(675-749)، «John Damascus» يكي از انديشمندان دوران آباي كليسا(كساني كه قصد داشتند تا از بيانات، اشارات، تصاوير و الگوهاي مسيح‌شناختي كه به‌صورت پراكنده در عهد جديد وجود داشت، صورتي نظام‌مند و منسجم بسازند) در منطقة شرق مديترانه است. در زمان امپراتوري بيزانس، مراكز تفكر
مسيحي در شرق مديترانه عبارت بودند از قسطنطنيه، مصر و سوريه؛‌ اما به‌تدريج بر قدرت و اهميت الاهياتي و سياسي قسطنطنيه افزوده شد. يوحناي دمشقي يكي از متفكران اين دوران، با اثرش به‌نام در باب ايمان ارتدكس (de fide orthodoxa)،‌ در تثبيت ديدگاه الاهياتي كليساي شرق نقش فوق‌العاده‌اي داشت؛ اگرچه وي را بيشتر شارح و مبين ايمان مي‌دانند تا متفكري بديع يا انديشمندي كه كارش تأملات الاهياتي است. (ر.ك: الستر مك گراث، درآمدي بر الاهيات مسيحي، ص 29، 60-61 و 361).

70. Pope Pius XII.

71. ر.ك: توني لين، تاريخ تفكر مسيحي، ص 418.

72. ر.ك: همان، ص 483؛ ر.ك: دايرةالكتاب مقدس، ص408؛ ر.ك: جرج برانتل، آيين كاتوليك، ص93؛ و نيز ر.ك: لئو روستن، فرهنگ تحليلي مذاهب آمريكا، ص 240؛ ر.ك: جلال‌الدين آشتياني، تحقيقي در دين مسيح، ص 146.

73. هاروي كاكس، مسيحيت، ترجمه عبدالرحيم‌ سليماني اردستاني، ص71.

74. كارل گوستاو يونگ، پاسخ به ايوب، ترجمه فواد‌ روحاني، ص 207.

75. ر.ك: لئو روستن،‌ فرهنگ تحليلي مذاهب آمريكا، ص 67.

76. Presbyters.

77. ر.ك: لئو روستن،‌ همان، ص 146.

78. ر.ك: توني لين، تاريخ تفكر مسيحي، ص 490؛ ر.ك: الستر مك گراث، درآمدي بر الاهيات مسيحي، ص 56؛ ر.ك: رابرت مك‌ آفي براون، روح آيين پروتستان، ترجمه فريبرز مجيدي، ص 331.

79. ر.ك: توني لين، تاريخ تفكر مسيحي، ص 483.

80. Leo, XIII.

81. ر.ك: توني لين، همان، ص 484.

82. ر.ك: لئو روستن،‌ همان، ص 240.

83. اين همان دعاي معرفي است كه در زبان لاتين به «Ave Maria» معروف است: «سلام‌ بر تو اي‌ مريم‌، سرشار از فيض‌، خداوند با توست‌؛ فرخنده‌ هستي‌ تو در ميان‌ زنان‌، و فرخنده‌ است‌ عيسي‌، ثمرة رَحِم‌ تو. اي‌ مريم‌ مقدس‌، مادر خدا، دعا كن‌ براي‌ ما گناه كاران‌، اكنون‌، و در ساعت‌ مرگ مان‌. آمين‌.»

84. ر.ك: ‌هاروي كاكس، مسيحيت، ص 69-71.

85. ر.ك: دايرة ‌المعارف كتاب مقدس، ص408- 409.

86.افسسيان 5: 30

87. ر.ك: دايرة ‌المعارف كتاب مقدس، ص 409.

88. يوحنا 27:19

89. ر.ك: لئو روستن، فرهنگ تحليلي مذاهب امريكايي، ص 240؛ ر.ك: جرج برانتل، آيين كاتوليك، ص89-90.

90. TRE, (Theologisch Realenzyklopadie), B. 22, P. 123.

91. Ibid.

92. LThk, (p. 1230).

93. ر.ك: جان الدر، تاريخ اصلاحات كليسا، ص 52.

94. ر.ك: محمد رشيدرضا، تفسير القرآن الكريم؛ الشهير بتفسير المنار، ج 7، ص 263.

95. المشرق، ش 9، سال هفتم چاپ اين مجله.

96. ر.ك: محمد رشيدرضا، همان، ص 263-264.

97. انستاس الكرملي، «قدم التعبد للعذراء»، مشرق الكاتوليكية البيروتية، ش 14، از سال پنجم چاپ اين مجله.

98. پيدايش 3: 15 «دشمني در ميان تو و زن و در ميان ذريت تو و ذريت وي مي‏گذارم.» همان طور كه بيان شد مفسرين، زن را به مريم عذراء(س) تفسير كرده اند.

99. انستاس كرملي با استناد به سفر اول پادشاهان 18: 41-46، مي‌گفت حضرت ايليا آشكارا مريم عذراء(س) را عبادت مي‌كرد. روزي ايليا به غلام خود اَخاب گفت برو بر روي قلة كَرَمل به دريا نگاه و توجه كن كه چه مي‌بيني. او رفت و برگشت و گفت چيزي نديدم. تا هفت بار او را فرستاد كه در مرتبة هفتم آمد گفت تكه ابري به اندازة كف دستِ مردي كه از دريا برخاسته بود، ديدم. انستاس ادعا مي‌كرد آن تكه ابر به صورت مريم عذراء(س) و بلكه خود مريم(س) بود. (ر.ك: محمد رشيدرضا، همان، ص 263-264).

100. Constantine

101. ر.ك: محمد رشيدرضا، همان، ص 262-263.

102. ر.ك: سيدمحمدحسين طباطبايي، الميزان، ج 6، ص 243.

103. ر.ك: محمدبن حسن طوسي‏، التبيان‏، ج 4، تحقيق احمد قصير عاملي‏، ص 67‏؛ أبو علي الفضل بن الحسن طبرسي، مجمع البيان، ج 3، ص 415؛ سيدمحمود آلوسى، روح المعانى، ج4، ص 62؛ سيدمحمدحسين طباطبايي، همان. گويا مريميه اين باور را از مجوس(زرتشتيان) گرفته بودند؛ زيرا اينان مريم(س) را با اهورا مزدا تطبيق مي‌دادند. آنها مي‌گفتند وي به يزدان(مبدا نيكي و خير) و به اهريمن(مبدا بدي و شر) باردار شده است. او مي‌خواست يزدان را به دنيا بياورد كه اهريمن در ولادت از يزدان پيشي گرفت؛ بنابراين شرور بر گروه خير پيشي گرفت. مريميه مولود را اختصاص به مسيح(ع) داده بودند و او را فاعل نيكي‌ها مي‌دانستند. سيدرضا صدر، مسيح في القرآن، ص 132.

104. Trimingham: Christianity in Arabia before the Time of Muhammad.

105. ر.ك: توماس ميشل، كلام مسيحي، ص 79. برخي باور دارند كه اين تنها يك حدس است و اسنادي از دوران جاهليت در اين خصوص در دست نيست. از سوي ديگر، منابع بي شماري وجود دارد ـ از جمله افسانه‌هاي بت‌پرستي در آيين كليسا، نوشته محمد طاهر تنّيرـ كه اثبات مي‌كند تثليث و ساير اعتقادات انحرافي مسيحيت از آيين‌هاي بت‌پرستي گرفته شده است. (ر.ك: ميشل، توماس، همان).

106. ر.ك: ويليام. م ميلر، تاريخ كليساي قديم در امپراطوري روم و ايران، ص258.

107. Collyridiens.

لويس شيخو گفته است: ابن بطريق و ابن تيميه فرقة «كولي ريدي» را بر فرقة «مريميه» و «بربرانيه» تطبيق مي‌دهند. ر.ك: لويس شيخو، النصرانية و آدابها بين عرب الجاهلية، ص 112-113.

108. Cananaite.

109. ارميا 44: 17-25

110. Rosch.

111. Astarte.

112. ر.ك: اريك فروم، جزم انديشي مسيحي، ص 104.

113. ر.ك: ويليام مونتگمري وات، برخورد آراي مسلمانان و مسيحيان تفاهمات و سوء تفاهمات، ترجمه محمدحسين آريا، ص 39.

114. ر.ك: عبدالحسين زرين‌كوب، در قلمرو وجدان، ص212؛ ر.ك:‌ جان الدر، تاريخ اصلاحات كليسا، ص 51.

115. ر.ك: جان. بي ناس، تاريخ جامع اديان، ص649 - 650.

116. “Hail, Mary”.

117. ر.ك: هاروي كاكس، مسيحيت، ص 68-69.

118. Loyola.

119. ر.ك:‌ جان الدر، تاريخ اصلاحات كليسا، ص 52.

120. ر.ك: اريك فروم، جزم انديشي مسيحي، ص103- 104.

121. Einsiedeln.

122. ر.ك: توني لين، تاريخ تفكر مسيحي، ص 277.

123. ر.ك: عبدالحسين زرين كوب، در قلمرووجدان، ص212.

124. پيدايش 1: 27 و نيز افسيسان 4: 24 و يعقوب 3: 9

125. ر.ك: مري جو ويور، درآمدي به مسيحيت، ترجمه حسن قنبري، ص 142-143.

126. «Iconoclasts» اينان چون خواهان شكستن تمثال‌ها بودند، آنان را تمثال شكن مي‌گفتند.

127. Iconoclasm

128. ر.ك: الستر مك گراث، درآمدي بر الاهيات مسيحي، ص 61 و 390؛ ر.ك: مري جو ويور، درآمدي به مسيحيت، ترجمه حسن قنبري، ص 140-142.

129. از آن جا كه محل استقرار اين شواليه ها معبد سليمان بود، آنان را «شواليه‌هاي معبد» مي‌گفتند. سرگذشت شوليه‌هاي معبد نزديك به يك قرن و نيم با جنگ‌هاي صليبي(قرن دوازدهم) گره خورده بود. اينان در سه جبهه (سرزمين قدس، شرق اروپا و اسپانيا) با مسلمين مي‌جنگيدند.

130. ر.ك: جلال ستاري، جان‌هاي آشنا، ص 145-150 و 265.

131. J. M. Abd -El-Jalil, MARIA IM ISLAM, Werl / West F.(Deutschland), p. 63.

132. پولس پرستان متأثر از آيين زردشت و باروهاي مرقيوم(Marcion) بودند؛ بنابراين پيكر و ظاهر عيسي(ع) را دروغين مي‌دانستند چراكه باور داشتند ماده مخلق شيطان است و نمي‌تواند روح الاهي را به بند كشد. اينان كشيش نداشته و منكر غسل تعميد و برخي مراسم مذهبي بودند. (ر.ك: جلال ستاري، جان‌هاي آشنا، ص 302ـ303.

133. Demeter، در اساطير يونان، الاهة محصول و حاصل خيزي، حامي كشاورزي، دختر كرونوس و رئا، خواهر زئوس و مادر پرسفونه است. (ر.ك: سيمون وي، نامه به يك كشيش،‌ ترجمه فروزان راسخي، ص 87؛ ر.ك: انستاس ماري الكرملي، اديان العرب و خرافاتهم، ص 128).

134. Isis، در دين مصر قديم، الاهة طبيعت است. پرستش وي منشاء يكي از نيرومندترين مقاومت هايي بود كه مسيحيت در آغاز با آن مواجه شد. در اساطير مصري، اسيس همسر باوفا و خواهر اوزيريس و مادر هوروس است. ايسيس را مادر و صاحب انواع سحر و جادو مي‌دانستند و پرستش وي تا 560م. رواج داشت. (ر.ك: سيمون وي،نامه به يك كشيش،‌ ص 94-95).

135. ر.ك: سيمون وي،نامه به يك كشيش،‌ ص 94.

136. ر.ك: ويليام. م ميلر، تاريخ كليساي قديم در امپراطوري روم و ايران، ص 189-190.

137. ر.ك: سيمون وي،‌ نامه به يك كشيش،‌ ص 81-83.

138. محمد رشيد رضا، تفسير القرآن الكريم؛ الشهير بتفسير المنار، ج 7، ص 263.

139. ر.ك: احمد بهشتي، عيسي در قرآن، ص، 302 - 304.

140. ر.ك: همان، ص 303-305.

141. ر.ك: سيدمحمدحسين طباطبائي، الميزان، ج 6، ص 242-244؛ ر.ك: سيدمحمود آلوسى، روح المعانى، ج4، ص 62.





:: موضوعات مرتبط: مسیحیت , ,
:: برچسب‌ها: , مسیحیت , مریم مقدس ,
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تا ملکوت و آدرس tamalakoot.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 106
بازدید دیروز : 35
بازدید هفته : 165
بازدید ماه : 163
بازدید کل : 12572
تعداد مطالب : 219
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

RSS

Powered By
loxblog.Com